* ترجمه شده از مجله کسب و کار هاروارد.
صنعت سرمایهگذاری خصوصی در ۲۰ سال گذشته رشد چشمگیری داشته است و ما اکنون بیش از گذشته درباره تأثیرات آن بر اقتصاد آگاهیم. همچنین میدانیم که صندوقهای سرمایه گذاری خصوصی در سه دهه اخیر و حتی پس از محاسبه مطالبات و کارمزدها عملکرد بهتری در بازارهای سرمایه گذاری عمومی داشتهاند. آنچه کمتر مورد بررسی قرار گرفته اقدامات خاصی است که این شرکتها انجام دادهاند. شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی معمولاً سهام عمده شرکتهای خصوصی یا دولتی را که اغلب از راه استقراض تأمین میشود، خریداری میکنند. به امید اینکه بعداً آنها را به سهام عمومی برسانند و یا برای کسب سود به شرکت دیگری بفروشند. اما شرکتهای سرمایه گذار خصوصی چگونه تصمیم میگیرند که کدام شرکتها را خریداری کنند؟ و پس از خرید با آنها چه میکنند؟
عملکرد شرکت های سرمایه گذاری خصوصی
تحقیقات ما در پی جبران خلاء این اطلاعات است. ما در یک نظرسنجی از ۷۹ شرکت سرمایه گذاری که بیش از ۷۵۰میلیارد دلار سرمایه را مدیریت میکنند، اطلاعات کاملی ارائه میدهیم. این اطلاعات در خصوص عملکرد سرمایه گذاران خصوصی و نحوه ارتباط رویکرد شرکتها با خصوصیات صاحبان آنهاست. علیالخصوص مایلیم بدانیم که چه تعداد از پاسخهای آنها مرتبط با چیزی است که علم امور مالی میشناسد و آموزش میدهد. آیا سرمایه گذاران سهام خصوصی همان کاری را میکنند که علم مالی با عنوان «بهترین روشها» معرفی میکند؟
معمولاً شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی سه نوع اقدام در جهت افزایش ارزش انجام میدهند که شامل مهندسی مالی، برنامهریزی اداری و برنامهریزی عملیاتی است. این اقدامات لزوماً از یکدیگر جدا نیستند، اما احتمالاً برخی از شرکتها بیشتر از دیگران بر تعدادی از اقدامات تأکید دارند. (ما سرمایه گذاری خصوصی در شرکتهای باسابقه را در سرمایه گذاری خرید یا رشد سهام طبقهبندی میکنیم. همانطور که در این مقاله عنوان کردیم، ارزش سرمایه گذاری خصوصی شامل سرمایههای خطرپذیر نیست.)
در مهندسی امور مالی، سرمایه گذاران خصوصی به گروههای مدیریتی شرکتهای سهامدار خود انگیزه زیادی جهت سرمایه گذاری میدهند. در عین حال استقراض نیز مدیران را تحت فشار قرار میدهد که پولی را هدر ندهند. در برنامهریزی اداری، سرمایه گذاران خصوصی بر کار هیئتمدیره شرکتهای سهامدار خود نظارت میکنند و در اداره شرکت نسبت به مدیران شرکتهای دولتی و سهامداران عمومی فعالتر عمل میکنند. در برنامهریزی عملیاتی، شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی ابتکار و مهارت عملیاتی ایجاد میکنند که ارزش شرکتهای سهامدار خود را بالا ببرند.
بررسی دقیقتر شرکت های سرمایه گذاری خصوصی
با وجود رشد سرمایه گذاری خصوصی، فقط چند مقاله تحقیقاتی وجود دارد که اقدامات سرمایه گذاران خصوصی را بررسی کردهاند. بهخصوص هیچ مقالهای سطوح جزئی ایجاد ارزش در مهندسی مالی، اداری و عملیاتی را بررسی نمیکند. تحقیق ما نتایج نظرسنجی کارکردهای سرمایه گذاری سهام خصوصی را گزارش میکند و شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی را در مجموعهای از رویکردهای سرمایه گذاری، میزان، تخصص حرفهای و تمرکز جغرافیایی نشان میدهد. ما از سرمایه گذاران خصوصی سؤالاتی در مورد مهندسی مالی میپرسیم. اینکه چگونه شرکتها را ارزشگذاری میکنند و ساختار سرمایه شرکت سهامداران و انگیزههای مدیریتی را بررسی میکنند. همچنین درخصوص برنامهریزی اداری یعنی نظر آنها درباره چگونگی مدیریت و نظارت و نیز در مورد مهندسی عملیاتی به معنی عقیده آنها در خصوص ایجاد ارزش؛ چه قبل از معامله و چه بعد از معامله سؤالاتی مطرح میکنیم. ما همچنین سؤالاتی درباره خود سازمان شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی نیز میپرسیم.
شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی چگونه تصمیم میگیرند سرمایه گذاری کنند؟
تحقیقات ما نشان میدهد سرمایه گذاران سهام خصوصی به ابزارهای مالی که در آموزشهای بازرگانی عنوان شده تکیه نمیکنند. به عنوان مثال، علیرغم نقش برجستهای که روشهای ارزیابی گردش نقدی تخفیفیافته در دورههای آموزشی مالی بازی میکنند، تعداد کمی از سرمایه گذاران خصوصی از شیوههای گردش نقدی تخفیفیافته یا ارزش خالص فعلی برای ارزیابی سرمایه گذاری استفاده میکنند. آنها بیشتر به میزان بازده داخلی و سرمایه گذاری های متعدد استناد میکنند. علاوهبراین، تعداد کمی از سرمایه گذاران خصوصی صریحاً از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایه (CAPM) برای محاسبه قیمت سرمایه استفاده میکنند. در عوض، معمولاً هدف سرمایه گذاران خصوصی میزان بازده داخلی ۲۲درصدی از سرمایه گذاری هاست (با هدف اکثریت نرخ بازده داخلی ۲۰ تا ۲۵درصد)، بازدهی که ظاهراً بالاتر از نرخ مبتنی بر مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایه است.
همچنین تحلیل ما از اینکه چگونه شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی نرخهای دشوار (کمترین نرخ مورد قبول بازدهی در هر سرمایه گذاری) را محاسبه میکنند، انحراف از آنچه را معمولاً در تحقیقات و آموزشهای امور مالی توصیه میشود نشان میدهد. یکی دیگر از نشانههای شک و تردید سرمایه گذاران خصوصی به مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایه بهمنظور ارزشگذاری شرکتها این واقعیت است که آنها برای ارزیابی سرمایه گذاری های خود مختصراً به مؤلفههای خروجی متکی هستند. (مثلاً اگر ارزش یک شرکت مشابه ۱برابر درآمدش ارزیابی شود و شما سود شرکتی را که در آن سرمایه گذاری کردهاید بگیرید، آن را ۱۰برابر کنید تا یک ارزیابی تقریبی بهدست آورید.)
ما همچنین از سرمایه گذاران خصوصی پرسیدیم که وجوه تأمین سرمایه یا شرکای محدود چگونه عملکرد آنها را ارزیابی میکنند. در کمال تعجب، سرمایه گذاران خصوصی معتقدند که شرکای محدود آنها بیشتر بر عملکرد قطعی تکیه دارند تا عملکرد نسبی یا خطرپذیر. این امر نیز با توجه به اینکه سرمایه گذاری خصوصی همان مشارکت در سرمایه است و برخی از آنها قبل از خرید استقراضی بهصورت عمومی معامله شده بودهبود، مسئلهای پیچیده است. چنین سرمایه گذاری هایی خطر قابل توجهی در سهام دارند که نشان میدهد معیارهای مبتنی بر سهام همچون معادلهای بازار عمومی (PME) مناسب هستند.
نتایج ما در مورد ساختار سرمایه بیشتر با نظریات و تعالیم دانشگاهی منطبق است. ظاهراً سرمایه گذاران خصوصی در انتخاب ساختارهای سرمایه برای شرکتهای سهامدار خود به عواملی تکیه میکنند که با نظریات ساختارهای مبادلاتی سرمایه سازگار باشند (به عنوان مثال معامله سود وام، یعنی سپر مالیاتی و مدیریت انضباطی در مقابل هزینههای وام که بالاترین امر محتمل در گرفتاری مالی به شمار میرود). و مواردی که در زمانبندی بازار سرمایه ثابت میمانند (به عنوان مثال اعتقاد بر اینکه تأمین مالی بدهی وام میتواند در زمانهایی خاص آسان باشد). این نتایج تا حدی متفاوت با نتایج شرکتهای بزرگی است که در آن رئیس امور مالی بر انعطافپذیری مالی تمرکز دارد.
شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی پس از سرمایه گذاری چه میکنند؟
اگر یک بار شرکتهای خصوصی سرمایه گذاری کنند چه میشود؟ در اینجا به شواهدی از مهندسی مالی و اداری را برمیخوریم. سرمایه گذاران خصوصی اظهار میکنند که انگیزههای قوی سرمایه گذاری در اختیار گروههای مدیریتی خود قرار میدهند و معتقدند که این انگیزهها بسیار مهم هستند. آنها مرتباً قبل و بعد از سرمایه گذاری جایگزین هیئتمدیره میشوند و هیئتمدیره کوچکتری را با ترکیبی از کارمندان داخلی، سرمایه گذاران خصوصی و افراد تازهوارد تشکیل میدهند. این نتایج همسو با تحقیق در مورد ساختارهای اداری است که موجب افزایش ارزش میشوند و در سایر موقعیتها مشخص شدهاند.
و در آخر سرمایه گذاران خصوصی میگویند تأکید زیادی بر بالابردن ارزش شرکت های سهامدار خود دارند؛ هم قبل و هم بعد از سرمایه گذاری. منابع این ارزش افزوده به ترتیب اهمیت شامل افزایش سود سهام، بهبود انگیزهها و شیوه ادارهکردن، تسهیل خروجی یا فروش با ارزش بالا، کسب دستاوردهای بیشتر، جایگزینی مدیریت و کاهش هزینهها است. به طور کلی، اگرچه روشهای زیادی در نحوه افزودن ارزش وجود دارد، این سرمایه گذاران منابع هدفمندی را به این منظور بهکار میگیرند.
اگر میخواهید با نحوه عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی به طور ساده و خلاصه آشنا شود این مقاله را از دست ندهید.
همهٔ شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی یک رویکرد مشترک را دنبال نمیکنند
ما برای سؤالات مربوط به هر یک از تصمیمات پاسخهای مختلف را دریافت میکنیم و با استفاده از تحلیل خوشهای و تحلیل عوامل، نحوه ارتباط تصمیمات مختلف با یکدیگر را بررسی میکنیم. اساساً از تجزیه و تحلیل خوشهای به این منظور استفاده میکنیم که پی ببریم آیا شرکتهای خصوصی از رویکردهای خاصی پیروی میکنند یا خیر. دریافتیم که پاسخهای مربوط به نظرسنجی ما به دستههایی طبقهبندی میشوند که مربوط به مهندسی مالی، مهندسی اداری و مهندسی عملیاتی هستند.
اینطور به نظر میرسد که هر دو روش تحلیل خوشهای و تحلیل عوامل، شرکتها را به مواردی تقسیم میکنند که یا بهجای مهندسی مالی بر پیشرفتهای عملیاتی تکیه دارند و یا آنهایی که تمرکزشان بهجای پایبندی به مسئولیت فعلی بر سرمایه گذاری در مدیریت جدید است. این نتایج یک اثر مورد انتظار و یک اثر غیر منتظره در بر دارند. به نظر ما عجیب نیست که شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی عمدتاً رویکردهایی را اتخاذ کنند که مبنی بر مهندسی مالی هستند و دیگر شرکتها رویکردهای مبنی بر مهندسی عملیاتی را دنبال میکنند.
سپس نحوه ارتباط این رویکردها با خصوصیات بنیانگذار شرکت را در نظر میگیریم. ما در نظرسنجی خود اطلاعات سابقه شغلی تمام بنیانگذاران ۷۶ شرکت خصوصی را جمعآوری میکنیم. ظاهراً شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی که توسط شرکای مالی عمومی تأسیس شدهاند، مهندسی مالی و سرمایه گذاری را به شیوه مدیریت فعلی ترجیح میدهند. به نظر میرسد شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی که دارای بنیانگذارانی هستند که تجربه سرمایه گذاری خصوصی دارند، بیشترین مشارکت را در مهندسی عملیاتی دارند. آنها بیشتر به قصد افزودن ارزش، سرمایه گذاری در تجارت، جستجوی پیشرفتهای عملیاتی، تغییر مدیرعامل اجرایی پس از معامله و کاهش هزینهها سرمایه گذاری میکنند. شرکتهایی که توسط شرکای عمومی باسابقه عملیاتی تأسیس شدهاند، دارای رویکردهای سرمایه گذاری هستند که بین دو گروه دیگر قرار میگیرند.
نتایج بررسی سرمایه گذاران خصوصی چه میگوید؟
اگرچه این نتایج ابتدایی است، با وجود این به نظر میرسد که سابقه شغلی بنیانگذاران شرکت تأثیرات مداومی بر رویکرد شرکت سهام خصوصی دارد. رویکردهای تعیینشده برای شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی به وضوح در جهت مسیر شغلی بنیانگذاران شرکت است. تحقیقات پیش رو باید این موضوع را مورد بررسی قرار دهند که آیا سرمایهگذاریهایی که با «قدرت» بنیانگذاران شرکت همسو هستند نسبت به سرمایهگذاریهایی که از مسیر این قدرتها منحرف میشوند در بلندمدت عملکرد بهتری دارند یا بدتر.
به طور کلی، تحقیقات ما در زمینه سرمایه گذاران خصوصی نشان میدهد که نحوه انتخاب مؤسسات سرمایه گذاری خصوصی برای سرمایه گذاری در شرکتها با آنچه در کلاسهای مدیریت ارشد کسبوکار آموزش داده میشود تفاوت اساسی دارد. اما این امر رویکردهای اساسی مؤسسات سرمایه گذاری خصوصی را برای افزودن ارزش به شرکتهایی که در آنها سرمایه گذاری می کنند، تأیید میکند. هماهنگی انگیزهها، تغییر مدیریت یا ساختار اداری و جستجوی پیشرفتهای عملیاتی.