* ترجمه شده از مجله کسب و کار هاروارد.
با افزایش خرید و مالکیت سرمایه گذاری خصوصی، ما به جاش لرنر، استاد دانشکده کسبوکار هاروارد، ناظر و محقق باسابقه بازار سرمایه گذاری خصوصی مراجعه کردیم تا تأثیر مدیریتی این معاملات را بر مدیران شرکتهای سرمایه گذاری بررسی کنیم. لرنر سه آموزه اساسی را از دانشکده مدیریت سرمایه گذاری خصوصی در اختیار دیگران قرار میدهد. این دروس دارای ارزش بالقوه برای همه مدیرانی است که در شرکتهای خصوصی و دولتی فعالیت میکنند.
سه آموزه اساسی PE
۱ـ وام کم هزینه است.
معاملات سرمایه گذاری خصوصی به شرکتهایی با قدرت نفوذ بالا منجر میشود. این امر ممکن است در ظاهر چندان خوب به نظر نرسد. اما همانطور که لرنر اشاره کرد، وام نسبت به سهام شکل ارزانتری از تأمین مالی است؛ چراکه سود آن کسری مالیات است. مدیران سرمایه گذاری خصوصی با استقراض بیشتر، هزینه سرمایه را پایین میآورند. درسی برای شرکتهای دولتی: از گرفتن وام بیشتر نترسید. اگر وام هوشمندانه استفاده شود، ممکن است جایگزین بهتری برای سهام باشد.
۲ـ میتوان جبران خسارت را به نحوی موثر با عملکرد گره زد.
اخبار مملو از مدیرعاملان اجرایی شرکتهای دولتی است که نتایج متوسطی ارائه کرده و از پاداشهای نامتناسب زیادی برخوردار میشوند. این شیوه کاملاً متفاوت با چیزی است که در شرکتهایی که از طریق سرمایه گذاری خصوصی تأمین میشوند، میبینید. لرنر یادآور میشود که مدیران سرمایه گذاری خصوصی پاداشهای قابل توجهی به عوامل اجرایی خود میدهند، اما این كار مستقیماً بر اساس عملكرد شركت است: اگر شركت خوب عمل كند، همه خوب عمل میكنند؛ سرمایه گذاران و مدیران به یک اندازه. و اگر خوب عمل نکند، هیچکس موفق نمیشود. لرنر خاطرنشان میکند که مدیران سرمایه گذاری قطعاً به عنوان یک الگوی اصلی در شرکتهای خود شناخته میشوند؛ یعنی عنصری اصلی در تنظیم سازمان.
۳ـ مدیریت و مسئولیت سفت و سخت نتیجه میدهد.
این درسی حساس و زیرکانه است که رهبران شرکتهای دولتی کاملاً آن را درک میکنند؛ زیرا ایجاد ضرورتی که مدیران سرمایه گذاری خصوصی تقریباً به طور پیشفرض اعمال کنند، برای آنها بسیار دشوار است. با این وجود، شرکتهای دولتی میتوانند از روشهای دقیق و سختگیرانهای که مدیران سرمایه گذاری خصوصی دنبال میکنند، نکات زیادی بیاموزند. معمولاً شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی قصد دارند فقط سه تا پنج سال قبل از بیرونآمدن از زیر بار قرض و ایجاد بازده، تجارت کنند. دستیابی به موفقیت با چنین وسیلهای نیازمند یک رویکرد بسیار دقیق برای ایجاد ارزش است.
اگر دوست دارید درباره نوع بهینه گزارشهای سرمایه گذاری خصوصی بدانید مقاله واقعیت عملکرد سرمایهگذاری خصوصی را از دست ندهید.
در ادامه…
لرنر میگوید وابستگی به رویکردهای قدیمی در شرکتهای دولتی باسابقه امری خودسرانه به نظر میرسد اما اصولی که شرکت های سرمایه گذاری خصوصی را قادر میسازد که بهموقع اقدام به بالابردن ارزش نمایند، ممکن است نویدبخش بسیاری از شرکتهای دولتی باشد. شرکتهای تحت مدیریت سرمایه گذاری خصوصی از نتایج کارکردها جهتگیری درستی دارند و همینطور دارای معیارهای مشخصی برای افقهای فکری کوتاهمدت و بلندمدت هستند. این شرکتها میتوانند هر عملکرد (نه فقط عملکرد گروهها) را مستقیماً به نتایج مرتبط سازند و به فروش و کنارگذاشتن مواردی که کارایی ندارند، تمایل نشان میدهند.
طبق گفته لرنر ممکن است مدیران ارشد در اکثر شرکتهای دولتی نیازی به اقدام با چنین ضرورت قانونمندی نداشته باشند. در حالیکه سرمایه گذاری خصوصی و صندوق سرمایه گذاری تأمینی (نوعی سرمایه گذاری که میتواند سود زیادی داشته باشد ولی ریسک بالایی نیز دارد) همچنان بر سر تیترها هستند، سهامداران عادی به تحولات و بازبینیهایی توجه دارند که این شرکتها فراهم میکنند. سهامداران نیز اعمال فشار جدی بر هیئتمدیره را آغاز میکنند تا عملکرد شرکتهای خود را اصلاح کنند.
نظر شما درباره سرمایه گذاری خصوصی یا PE چیست؟
نظر شما چیست؟ آیا شرکتهای بزرگ با بودجه عمومی واقعاً میتوانند از هوشمندی و جهتگیری مبتنی بر نتایج صاحبان سرمایه گذاری خصوصی بیاموزند؟ آیا ممکن است تلاش برای انجام این کار زیانی بهدنبال داشته باشد؟